شیخ ابوالحسنِ خرقانی عارف نامدار زمان خود بود ومردم برای ملاقات او به خرقان می شتتافتند روزی درویشی ازطالقان، برای دیدنِ شیخِ، راهی خرقان شد. درویش در طول راه سختی های زیادی را تحمل کرد و سرانجام به خرقان رسید وبا نشانه ها وجستجو منزل شیخ را پیدا کرد. و در زد . همسرِ شیخ در را باز کرد و از او پرسید: «چه میخواهی»؟ درویش جواب داد: «من برای زیارت شیخ آمدهام». همسرِ شیخ پوزخندی زد و گفت: مرد ابله و احمقی هستی که خود را به رنج انداختی وراه دور را طی کردی! تو در شهرِ خودت کاری نداشتی؟ شاید شیطان تو را وسوسۀ کرده تا به این سفر آمدی.شیخ مردی حیله گر است و انسانهای ساده لوح را گمراه میکند . بهتر است به شهر خودت برگردی. درویشِ به شدّت از سخنان همسر خرقانی ناراحت شده و اشک از دیدگانش روان شد و در میان اشک و اندوه، گفت: آنِ والا مقام اکنون کجاست؟ وادامه داد سخنان تو، هیچگاه مرا از درِ خانۀ شیخ دور نمیکند. من به بادی به این درگاه نیامدهام، تا به گَردی از اینجا بازگردم. اگر شمعِ حق را فوت کنی، سر و روی خودت میسوزد. خفاش در خواب میبینند که آفتاب خاموش شده و جهان بدون نور مانده است. آسمانها بندۀ شیخِ ما هستند و همۀ مردمِ دنیا بر سرِ خوانِ کَرَمِ او نشستهاند. اگر او نبود، این آسمان گردش و نور پیدا نمیکرد و درون خود گنج و در بیرونِ دارای گُلهای رنگارنگ نمیشد. برو شکر گزار باش که سگ این _ خانه ای،وگرنه تو را می کشتم . درویشِ براه افتاد تا خبری از شیخ خرقان به دست بیاورد. به او گفتند: شیخ برای جمعآوریِ هیزم به کوه رفته است. مریدِ برای یافتنِ شیخ، به سوی کوه رفت. در راه مرد با خود می اندیشیدکه چرا شیخ در خانۀ خود، با چنین زنی، همنشین شده است؟ وبا خود میگفت اعتراض وشک بررفتار شیخ نوعی کفر است. در این افکار بود که شیخ را از دور دید که پشته ای هیزم بر پشت شیری غران گذاشته ِ وخود روی پشتۀ هیزم نشسته و ازماری بزرگ به عنوان تازیانه در دست استفاده میکند. شیخ درویش را دید ،خندید و با نور دل از ضمیر مرید آگاهی یافت وگفت: «به سخنان ِشیطان گوش نده»! و هرچه مرید باخود فکر کرده بود را برای او بازگفت :ودر مورد همسرش چنین گفت : «اگر من چنین زنی را تحمل میکنم، به خاطرِ هوای نفس نیست.باید صبر وتحمل خود را زیاد کرده ونباید در این مرحله توقف کنی. اگر منِ بدخوییِ این زن را صبورانه تحمل نمیکردم، هیچگاه شیرِ نر برای من بیگاری نمیکرد».
با توجه به افزایش روز افزون منابع مجازی در مورد عرفان به ویژه درباره شاعر بزرگ ایرانی مولانا جلال الدین مشهور به مولوی و بیان مطالب غیر کارشناسی درشبکه های مجازی، برآن شدیم تا با استفاده از سخنان اساتید مطرح عرفان و مولوی شناسان با اطمینان از صحت مطالب و منابع چکیده ای از شرح حکایات مثنوی، فیه ومافیه، ابیات دیوان شمس و فایلهای سخنرانی در این خصوص و سایر عرفا را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.